سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس برای خدا، بابی از دانش را فرا گیرد تا به مردم بیاموزد، خداوند پاداش هفتاد پیامبر به او بدهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 7:41 عصر

انسان همانند رود است. هرچه عمیقتر باشد آرام تر و متواضع تر است.


یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 7:27 عصر




یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 7:14 عصر

 

I was well up in my eyes

 

 



یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 6:59 عصر








Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA






































































































































































/*
/*]]>*/

/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
line-height:115%;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}


هیدروژن پراکسید یا آب‌اکسیژنه


(دارای یک پیوند یگانه اکسیژن-اکسیژن
هستند). آب اکسیژنه خالص یک مایع ناروانی است که کمی آبی رنگ می‌باشد و با زحمت
زیاد می‌توان آنرا تهیه نمود. آب اکسیژنه‌ای که در داروخانه‌ها به اسم آب اکسیژنه
رقیق فروخته می‌شود محلولی است از آب اکسیژنه در آب که در
100 قسمت آن سه قسمت آب اکسیژنه است،
مانند آب بی‌رنگ و بی‌بوست، مزه تلخی دارد و کمی اسیدی است. این مایع اکسید کننده
یی قوی است
.


تجزیه این ماده باعث ایجاد رادیکالهای OH میشود که
بیش از چند ثانیه در دسترس نمی‌باشند و در این مدت با خاصیت شدید اکسیدکنندگی خود،
مواد آلی و معدنی را اکسید میکند
.


خصوصیات آب اکسیژنه


به
مرور آب اکسیژنه تجزیه و تبدیل به آب و اکسیژن می‌گردد. این عمل تجزیه در محیط
بازی سریعتر و در محیط اسیدی کندتر از محیط خنثی صورت می‌گیرد. اگر مدت مدیدی آب
اکسیژنه را انبار کنند، ممکن است کاملاً تجزیه و تبدیل به آب گردد. بر اثر گرد
بعضی اجسام عمل تخریب آب اکسیژنه تسریع می‌گردد مانند گرد بی‌اکسید منگنز و گرد
فلزات
.


اگر
بر روی محلول آب قدری از اجسام پایدار کننده مانند
اسید فسفریک، و نظیر آنها بیفزایند، عمل تخریب
بسیار کندمیگردد. آب اکسیژنه اثر میکروب کشی و بوبری دارد چنانکه اگر یک تکه
کالباس قرمز را درون ظرف محتوی آب اکسیژنه قرار دهیم پس از چند روز محتویات ظرف
کاملاً بی‌بو است و بوی گندیده نمی‌دهد. آب اکسیژنه رنگها را نیز تخریب می‌کند
درون ظرف بعد از مدتی بی‌رنگ می‌شود
.


موارد استعمال آب اکسیژنه


. اگر موی سیاه را پس از شستن با کربنات
سدیم ( تا چربی آن برطرف شود ) در محلول آب اکسیژنه بگذارند به رنگ روشن در می‌آید.اگر
موی
سیاه سر را با مخلوطی از 100 گرم آب اکسیژنه 30% و چهار قطره محلول 25% آمونیاک تر نمایند و پس از 10 تا 20
دقیقه با آب خالص و سپس با محلول اسید استیک‌دار بشویند، بور مایل به قرمز می‌شود.
وجود
آمونیاک از این جهت لازم است که آب اکسیژنه در حضور قلیاییها سریعتر
اکسیژن می‌دهد و در نتیجه موها تندتر بور می‌شوند. مصرف مکرر آب اکسیژنه برای مو
مضر است زیرا که مو را شکننده می‌نماید. در
جنگ جهانی دوم آب اکسیژنه 85%برای اکسیداسیون سریع الکل در زیر دریاییها و موشکها مصرف می‌کردند.


کاربرد در پزشکی


آب
اکسیژنه در گذشته به دلیل خاصیت ضدعفونی کننده آن در
پانسمان زخمهای عفونی استفاده میشد ولی امروزه به دلیل آسیبی که به
بافتهای مجاور وارد میکند دیگر در پانسمان استفاده نمی‌شود و فقط گاه برای ضدعفونی
لوازم یا سطوح استفاده میشود.از آنجایی که آب اکسیژنه بوبر است گاه در درمان
زخمهای بدبو مورد استعمال قرار می‌گیرد
.


 آب اکسیژنه


 درسال 1918توسط تنارد کشف شد




یکشنبه 92 مهر 14 , ساعت 6:45 عصر

راهپیمایی نه دی سال هشتادوهشت بود. منو نیلو به مامان اینا گفتیم که ما سریع‌تر می‌ریم و شما هم آروم‌آروم بیاین. خلاصه منو نیلو سریع خودمونو به میدون انقلاب رسوندیم. بعد از پایان یافتن مراسم، عزم برگشت کردیم. ولی ازدحام جمعیت بسیار بود. من تا اون روز تو هیچ راهپیمایی‌ای اون همه جمعیت رو ندیده بودم. حتی شاید بشه گفت از راهپیمایی‌های بیست‌ودو بهمن‌ها هم شلوغ‌تر بود. بگذریم. خلاصه تو راه برگشت بودیم. منو نیلو داشتیم از منتهاالیه جوی آبی که توی خیابون کارگر جنوبی درجریان بود، حرکت می‌کردیم. کمی که جلو رفتیم، تازه متوجه موقعیتمون شدیم. میون یه عالمه مرد اسیر شده بودیم. و جمعیت هم مدام، به حالت مواج در حرکت بود. من هم دستمو حائل نیلو کرده بودم، که مردها و پسرها بهش نخورن. ولی یه لحظه، یه موج شدیدی، نمی‌دونم از کجای جمعیت اومد. و من برای حفظ تعادل و نیز برای محافظت از نیلو میون دستانم، مجبور بودم به بازوی کسی چنگ بزنم. تا مانع افتادن خودم و نیلو بشم. خلاصه سمت راستمو نگاه کردم، دیدم همه پسرهای جوون هستند، سمت چپمو نگاه کردم، دیدم یه پیرمردی بود که ..... حتی فرصت نکردم تو اون لحظه، پیرمرد رو موشکافی کنم. چون موج اون‌قدر شدید شد که من فقط تونستم، پنجهء دستمو حالت انبر کنم و محکم شونهء پیرمرد رو بگیرم. شونهء پیرمرد رو گرفتن همانا و افتاد پیرمرد در جوی آب همان. البته خاطرنشان!!! می‌کنم، جوی آب پهن بود و آبی هم به اون صورت داخلش نبود. ولی باز هم پیرمرد از همون داخل گودال!! سری بلند کرد و چشمی تو حدقه گردوند که من یکی چهارستون بدنم لرزید. ولی در نهایت پررویی به جای داشتن چهره‌ای محزون و نادم، در حین خنده به پیرمرده گفتم: «وااااای. معذرت می‌خوام پدر جان!» و سریع با نیلو از مهلکه گریختیم. و اون‌قدر خندیدیم، اون‌قدر خندیدیم که نگو. و مدام صحنه رو از زوایای مختلف به تصویر می‌کشیدیم و باز می‌خندیدیم. من به نیلو گفتم: «از این خنده‌ام گرفت که پیرمرده، از این‌که جفت‌پا رفت تو جوب، ناراحت نشد، از این‌که یه نامحرم دستشو گذاشت رو شونه‌اش، خیلی کفری شده بود.» چون همش چشمای به خون نشسته‌اشو مابین چشم من و دست من که روی کتفش قفل شده بود، در حرکت بود. و من شاسگول که اولش فکر می‌کردم، مسئلهء اصلی تو جوب افتادن پیرمرده، همش با چشایی متعجب داشتم جوی آب رو می‌پایدم.




<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ