سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
 

پنج شنبه 92 مهر 11 , ساعت 8:24 عصر


با هزار تومان چیکار میشه
کرد؟؟؟واقعاً تا حالا فکرشو کردی
؟!

بیا یکم
عمیق تر به این مسئله فکر کن!
فایل ضمیمه
بیشتر

کمکت
میکنه!
من که فکر نمیکنم تو این همه بدبختی
ها و

بی پولی ها بشه با
1000 تومان کاری کرد و دردی رو دوا کرد!

اما میشه به سلامتی یه
کودک مبتلا به سرطان با ماهیانه 1000 تومان

کمک
کرد!
اگه برید توی سایت زیر میتونید فرم رو
اونجا پر کنید

و اینطوری باهاتون
تماس میگیرند ...

www.mahak-charity.org/main/fa

موسسه محک(حمایت ازکودکان سرطانی)بانک صادرات 0104440444000

وحالا این
دلنوشته یک کودک سرطانی برای خدا:

سلام خدایا نذار مامانم دیگه گریه کنه اون که
تقصیری نداره خدایا دیگه دوس ندارم

واسه خریدن آمپولای گرون، مامانم
گوشوارهاشو حتی تلوزیون یا چیزای دیگه خونه

رو بفروشه خدایاخودم میدونم بابام دروغ گو
نیست اون روز پول دارو هام زیاد شده بود

واسه همون نتونست عروسک دارا سارا واسم
بخره خدایا به دکترا بگو بابام پولشونو میده

خدایا به پرستارا هم بگو:وقتی آمپول به سر بچه
ها میزنن یواش بزنن من تا حالا به سرم

آمپول نزدم چون هنوز روی بدنم جا هست ولی عسل
دیگه بدنش جایی برای آمپول نداره

آخه بدنش خیلی کوچیکه اون روز که تو سرش آمپول
میزدن خیلی گریه می کرد به

پرستارا بگو من نمی خوام آمپول بزنم چون به
خدا خیلی درد داره خدایا من دوست دارم

مامانم عین مامان بقیه بچه ها بخنده خدایا این
دست خط مامانمه من چون آنژوکت دستمه

نمی تونم بنویسیم.اما بخدا همشو خودم
گفتم.الان مامانم دوباره داره گریه می کنه واسه

همین دیگه چیزی نمی گم...

خالق من " بهشتی " دارد

نزدیک
، زیبا ، و بزرگو "دوزخی" دارد

به
گمانم کوچک و بعید،

و در
پی دلیلی
است که
ببخشد ما را،

گاهی
به بهانهیک دعا در حق دیگری ....

شاید
امروزآن روز بی دلیل باشد

 




لیست کل یادداشت های این وبلاگ