تزویر،
حاوی فریب و خیانت است. واقعیت را به غیر واقعیت فروختن است. یک نوع
خودفروشی حساب می شود. تمام شخصیت بازها مزور هستند. نمی توان شخصیت را حفظ
کرد، اما تزویر نکرد. یا شخصیت یا اصلیت!
برای حفظ شخصیت، تزویر امری مضمر و اجتناب ناپذیر است.
حافظ می گوید:
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
... و آیا ما واقعاً واقف بر مضررات تزویر و شخصیت هستیم؟
شخصیت
بازها بسیار افراد خشمگین و خطرناکی هستند. اگر که شخصیتشان زیر سوال
برود، هر اخلاقی را زیر پا می گذارند. آنها تنها چیز با ارزشی که دارند
شخصیتشان است و این خط قرمزشان به حساب می آید. یعنی اگر شخصیتشان زیر سوال
برود، به هم می ریزند و طغیان می کنند. برای اینکه این اتفاق "بزرگ" نیفتد
مجبور هستند با همه کنار بیایند، مجبور هستند که به خصوص با من جانشین
کنار بیایند و از من اصلی و خداوند جدا شوند. مجبور می شوند که خدا را به
خود بفروشند. مجبور می شوند که "خود" را به خود جانشین بفروشند و می شوند
خودفروش!
انسان هایی که حقیقت را به شخصیت می فروشند، از مزورین و منکرین خدا و زندگی هستند.
فردی
که به جای حقیقت و یگانگی به شخصیت خود متکی باشد، هرگز طعم زندگی را نمی
تواند بچشد. افراد میانه رو نعمت و فرستاده رحمت هستند. میانه روی را احیا و
مد کنیم.
قاسم سلطانی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ