چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 2:18 عصر
نـتــرس از هجـوم حـضـورم ..
چیزی جـز تـنهایی با من نیـست .. هر روز تکراریست ،
صبح هم ماجرای ساده ایست ،
گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند عمر من قد نمیدهد ،
به سفرت بگو کوتاه بیاید رد پاهایم را پاک می کنم ،
به کسی نگویید ، من روزی در این دنیا بودم.
خدایا می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
نوشته شده توسط زهرا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ