رفتارها پذیرفته شده و هنجار در عرف جامعه را رفتار عرفی یا متعارف میگویند. در برابر رفتارهای متعارف و عرفی، رفتارهای متفاوت و ناهنجار قرار دارد. منشأ رفتارهای متفاوت، به خصلتها و روحیات درونی افراد باز میگردد که ریشه در طبیعت آنان دارد. به بیان دیگر، رفتارهای اشخاص را به دو گونه میتوان تقسیم کرد: 1. هنجار، 2. ناهنجار. رفتارهای هنجار در گروه رفتارهای متعارف میگنجد و رفتارهای ناهنجار در گروه رفتارهای متفاوت.
تنها ملاکی که میتواند معیار متعارف بودن رفتارها قرار گیرد، ملاکی جز عقل عرفی نیست. این معیار نیز بر اساس شاخصههای رفتاری پذیرفته شده در نزد عقل جمعی جامعه است. در تعیین رفتارهای متعارف، برهانهای عقلی هیچ جایگاهی ندارد. کسی نمیتواند با اتکا به محاسبات عقلی خود و بدون در نظر گرفتن ملاکهای پذیرفته شده در نزد عرف جامعه و یا قضاوتهای شخصی در این حوزه، به اظهار نظر بپردازد. از اینرو هر کس بهآسانی نمیتواند دیگران را با ملاکهای سلیقهای، داخل یا خارج از این حوز? رفتاری بداند.
برای نمونه پرهیز از افراط و تفریط، یکی از معیارهای رفتار متعارف است. کندروی و تندروی در قضاوت عمومی، رفتاری ناهنجار به شمار میآید؛ اما از نظر کسانی که چنین کرداری دارند، در دفاع از رفتار خود، چه بسا برهانهای عقلی اقامه میکنند. حتی حاضرند برای استواری رفتار خود، پشتوانههای ایدئولوژیک نیز درست کنند. در نزد چنین کسانی، پذیرش داوری عقل جمعی برای رفتارهای نامقبول، کاری است بس مشکل. بهواقع در نظر این افراد، اتفاق نظر دیگران، که میتواند ملاک درستی و یا نادرستی رفتاری قرار گیرد، هیچ ارزشی ندارد و بهراحتی از کنار آن میگذرند.
از دیگر معیارهای رفتار متعارف، پذیرش حکمییت دیگران به هنگام بروز اختلاف میان اشخاص است. کسانی که برخوردار از رفتار متعارفاند، اگر نتوانند اختلافشان را از طریق گفتوگو حل کنند، به آسانی تن به پذیرش داوری مورد توافق میدهند. حال آنکه اشخاصی که برخوردار از رفتار متعارف نیستند، حاضر به پذیرش حکمیت به هنگام بروز اختلاف با دیگران نیستند. در نزد آنها، اگر حق را به جانب خود بدانند، نظر دیگران هیچ ارزشی ندارد و هیچگاه حاضر به پذیرش اتفاق نظر عقلای قوم نمیشوند.
ملاکهای رفتار متعارف خود موضوع نوشت? مستقلی است که بدان خواهیم پرداخت. آنچه بیان شد، نمونهای از معیارها برای آشنایی با فضای اینگونه رفتارها بود. تکیهگاه اصلی این بحث که میتواند ریش? رفتارهای متعارف را از رفتارهای نامتعارف نشان دهد، فقدان یا ضعف عقل عرفی در برخی اشخاص است. اگر چه این افراد گاه ممکن است از نخبگان جامعه و یا برخوردار از مناصب مهم اجتماعی نیز باشند.
شناخت رفتارهای غیرمتعارف در افراد معمولی بهراحتی ممکن است. اما اگر این افراد به دلیل داشتن پارهای از ویژگیهای علمی، هنری و یا منصب اجتماعی، حاشیهای پیرامونشان پدید آمده باشد و از منزلت اجتماعی برخوردار شده باشند، در این صورت تشخیص نامتعارف بودن رفتار، کاری بس دشوار خواهد بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ