نه بیا ذهن ها ی مریض رو واست معنی کنم!
ذهن
مریض اونـه که بهونه شلوغـی واگن مترو و به بهانه ترمز خودشو به زنا میماله
!
ذهن
مریض اونه که به بهونه جا نبودن تو اتوبوس خودشو به زنا میچسبونه!
ذهن
مریض اونیه که وقتی دختر ی کنار خیابون منتظر تاکسیه بی شرف قیمت میپرسه
!
ذهن
مریض اونه که تا موـ ی بلوند و استخوونـی میبینه بهش انگ فاحشه میزنه!
ذهن
مریض اونه که شیطنت خاص زنان رو
فاحشگری میدونه!
ذهن
مریض اونه که کوچکترین لبخند یه زن رو درخواست سکس میدونه!
ذهن
مریض تو این کشور تا دلت بخواد زیاده از اونایــی که تا میبینن
دختـر ی رژ قرمز میزنه
روسپــی
صداش میکنن تا اونا که با دیدن ساپورت ارضا میشن؛
ذهن
مریض اینجاست تو ایران جایــے که یک زن تو مانتو جذاب تر از زنــے تو ماکسیه
اینجا
بعضـی مرداش از کمبود همه را فاحشه میدونن جز مادر و خواهر خودشون
لیست کل یادداشت های این وبلاگ