سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ سهل پسر حنیف أنصارى پس از بازگشت از صفّین در کوفه مرد ، و امام او را از هرکس بیشتر دوست مى‏داشت فرمود : ] اگر کوهى مرا دوست بدارد در هم فرو ریزد [ و معنى آن این است که رنج بر او سخت شود و مصیبتها به سوى او شتاب گیرد . و چنین کار نکنند جز با پاکیزگان نیکوکار و گزیدگان اخیار . و این مانند فرموده اوست که : ] [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 11:44 صبح

از صبح دارم فکر میکنم خورشت ناهارمون چی باشه.اون ماکارونی که دیشب درست کردمو بخوریم یا بزارمش طبق برنامه واسه شام؟

پلومون که حاضره...اممم ...خورشته....؟(آیکن تفکر)...

میرم تو سایتای اشپزی سرچ میکنم ...نه .خبری از خورشت فوری نیست...

داشتم فکر میکردم خواب دیشبم چی بود؟اون دیس سبزی پلو چی بود ؟صدای زنگ تلفن حواسمو پرت میکنه و یادم میره خوابم چی بود...

ما که چلو خالی داریم سبزی پلوئه سرش چی بود؟

تلفنو جواب میدم...مامانمه میگه:" من اومدم خونه.زنگ زدم بگم ناهار سبزی پلو درست کردم...پاشید بیاید اینجا...دیر نکنیدا...خداحافظ"...

خدایا یعنی من موندم تو کف این خواب...




لیست کل یادداشت های این وبلاگ