یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 2:25 عصر
جمعه هم یه مهمونی دیگه بود از سلسله مهمونی های قبولی ما...
و این بار اهالی ساختمون...
از8 شب تا 1 صبح
آی خندیدن...آی شلوغ کردن...آی رقصیدن...آی هدیه آوردن...
خفه کردن خودشون رو دیگه.
بعد از رفتنشون انگار تو خونه بمب ترکیده بود!
مهمونی بعد از آن کیست عایا؟!
کسی چه میداند؟!
نوشته شده توسط زهرا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ